نوشته : جنیفر گرین

من آوریل سال گذشته به ایران آمدم . اکنون من و همسرم در مسیر بازگشت به خانه در ایالات متحده هستیم .اما در این اوصاف که ویروس کرونا ۱۹ در حال تاخت و تاز به کشور ما و تمام جهان است ، بلیط های ما نیز کنسل شد .در ابتدا در مورد ماندن در این کشور ( یعنی ایران ) بسیار احساس نا امنی نمودم ، حتی با اینکه می دانستم در سراسر جهان جای امنی برای ایستادن در مقابل ویروس کرونا وجود ندارد .ما در شهری ساکن بودیم که نسبت به سایر مناطق به طور کامل به کشاورزی وابسته بود ،سؤالات مربوط به کمبودهای زنجیره تأمین مواد غذایی و عدم موفقیت آنها و همچنین پتانسیل ها برای نا امنی های مدنی، من را نگران می کرد.گذشته از اینها ، سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ سال سختی برای همه ی ایرانیان بوده است.

اگرچه پس از دیدن اخبار غربی و رسانه های آنان و هرج و مرج در خرید دستمال توالت ، ضدعفونی کننده ها و ماسک ها ، با کمال تعجب متوجه شدم که واقعا ماندن در ایران شاید بهتر باشد.

به مدت سه روز ، سوپرمارکت ها ، بازار های تره بار و سایر مغازه ها در تهران در زمانهایی بسیار شلوغ بودند ، آکنده از مردمی که در صف های بسیار طولانی تر از انتظار برای خرید غذا ایستاده بودند.اما تاکنون ، چیزی به اسم تکان دادن همدیگر ، گرفتن به زور ، جنگیدن یا حتی احتکار کردن ندیدم. قفسه ها انبار شده بودند.هیچ کمبودی که من تا آنروز متوجه آن شده باشم وجود نداشت.هنوز هم هرچه که مورد نیاز من بود به سادگی قابل تهیه بود .

دستمال توالت آن گونه که در سایر جاها مورد نیاز بود ، در اینجا نیاز اساسی محسوب نمی شد.مردم بدن خود را پس از استفاده کردن از سرویس بهداشتی با آب میشویند و تنها برای خشک کردن دست های خود از دستمال کاغذی استفاده میکنند. کسی نیز دیگر رسم بوسیدن سه مرتبه (طبق سنت ایرانیان ) را انجام نمی دهد. برخی نیز از پا زدن به همدیگر و یا نوعی از سلام و احوال پرسی به اسم ووهان استفاده می کنند.

احتمالا در ایام نوروز (یا سال جدید ایرانیان ) که پیش روست ، قرار است که به طرز متفاوتی آرام و ساکت برگزار شود ، آنهم خلاف رسم دیرینه ی آنها که به دیدار همه ی عزیزان خود می روند و در مقابل هم به خوبی از آنها میزبانی خواهند کرد . مسیر به سمت جاده شمال بسته شده است ، همچنان به منع ورود مسافران تهرانی به جهت جلوگیری از نشر ویروس کرونا و مراقبت از آنهایی که ممکن است مستعد دریافت ویروس باشند ،مشغول هستند.مانند اتفاقی که در رشت افتاد،بسیاری از مریضان هنوز نیاز به مراقبت های درمانی داشتند در حالی که دیگر تختی در بیمارستان های محلی رشت باقی نمانده بود .

یک باور عمیق میان ایرانیان وجود دارد که اگر می خواهید جلوی ویروس کرونا را بگیرید باید مراقب همسایه های خود نیز باشید ، چگونه می توانید در امان باشید در حالی که همسایه شما به ویروس آلوده شده است؟

 

برخی رفتار های زشت نیز اینجا دیده شد.در هفته های اول ، ماسک در تمام تهران نایاب شد و یا توسط برخی محتکران سودجو به چند برابر قیمت به مردم فروخته می شد .زنجبیل ، سیر و لیمو ترش ، به سختی در میادین تره بار یافت می شدند و اگر هم در مغازه ای موجود می شد به خاطر تقاضای بالای مردم، به دو یا سه برابر قیمت عادی فروخته می شد.قیمت های برای الکل اتیلیک کماکان بسیار بالاست .

نرخ مرگ و میر بالا و عدم کفایت سیستم بهداشتی و درمانی در ایران در مقابل با اپیدمی این ویروس ، تاثیر تحریم ها بر روی محصولات دارویی و درمانی ، سو مدیریت های حکومتی و سایر گرفتاری های بیشمار دیگر باعث شده است که ویروس کرونا از نظر نرخ آلودگی در ایران آمار بسیار بالایی داشته باشد.

اما همچنان رفتار های قشنگی نیز دیده می شود ، که در زیر پوست جامعه در حال جریان است و کمتر به آنها اشاره شده است ، من چند موردی از آن را برای شما به اشتراک می گذارم :

  • افراد ناشناسی که دستگاه های خودپرداز را ضدعفونی می کنند : افرادی که به صورت داوطلبانه مشغول ضدعفونی کردن دستگاه های خودپرداز هستند به تصویر کشیده شده اند و همچنین ابزار های دست ساز خانگی را نیز برای محدود کردن شیوع کرونا تهیه می کنند.
  • مردم دستکش های مصرف نشده ی خود را با کیسه نایلونی به دیوار آویزان می کنند که دوره گرد ها و سایر افراد بتوانند از آنها استفاده کنند.
  • به صورت داوطلبانه دستورالعمل های پیشگیری از کرونا از زبان چینی به زبان فارسی ، توسط برخی از فارغ التحصیلان دانشگاه تهران به انجام رسیده است و همچنین گروه دیگری از دانشجویان و مردم ایران نیز که زبان چینی را مطالعه می کنند نیز به سختی مشغول ترجمه ی هر آنچه که از ویروس کرونا به درد می خورد و جلوی ان را می گیرد ، هستند.
  • مردم شهری به نام کاخک واقع در استان خراسان رضوی ، یک شهرک کوچک کشاورز محور در نزدیکی مرز افغانستان ، ماسک و الکل و دستکش ها را برای خانه های اطراف و شهرشان تامین می کردند.
  • صاحب خانه های ایرانی به مدت دو ماه از اجاره های منازلشان چشم پوشی کردند.
  • متخصصان میکروبیولوژی نیز قبول کردند که به صورت داوطلبانه در آزمایشات کرونا شرکت کنند.
  • گروهی از مردم نیز به صورت داوطلبانه ، لباس و ماسک برای پرستاران تهیه می کردند.
  • چالش یا کمپینی نیز برای افرادی برگزار شد که از نظر اقتصادی در این رکود کرونا ضرر کرده اند.
  • افرادی نیز مشغول اهدای لوازم مورد نیاز به قربانیان سیل زده در ایران هستند ، انهم بر خلاف اینکه احساس کنند در معرض ابتلا به ویروس کرونا هستند.
  • حکومت نیز برای اینکه مردم در خانه بمانند به همه ی مشترکین آنها ۱۰۰ گیگابایت اینترنت رایگان اهدا کرده است که در مدت دو هفته در خانه بمانند و از آن استفاده کنند و وسوسه ی بیرون رفتن نداشته باشند.
  • رقصیدن کادر پزشکی و برخی بازیگران برای بالا نگهداشتن روحیه کادر پزشکی در ایران
  • کتابخانه ملی کودکان ایران نیز ۲۳ هزار جلد کتاب کودک را به رایگان در اختیار کودکان ایرانی قرار داده است که به صورت آنلاین آن را مطالعه کنند چراکه کتابخانه های ایران نیز بسته شده اند.
  • حکومت اعتبار برخی برداشت ها از چاه ها را نیز دو ماه تمدید کرده است.
  • در یکی از شهرهای گرگان نیز ، برای کادر پزشکی شیرینی رایگان طبخ شده است که با شعار متشکریم ای رزمندگان برای بیمارستان های مجاور ارسال شده است.
  • پیام های آنلاین مردمی که در پارک ها حضور دارند به غذا دادن به حیوانات داخل شهر تشویق می کنند.
  • و بسیاری از مردم از همسایه ها و همکاران خود مراقبت می کنند و مشغول شکار افرادی هستند که مبتلا نشده اند و دارو و … را می توانند برای بقیه اهدا کنند.

یک باور عمیق میان ایرانیان وجود دارد که اگر می خواهید جلوی ویروس کرونا را بگیرید باید مراقب همسایه های خود نیز باشید ، چگونه می توانید در امان باشید در حالی که همسایه شما به ویروس آلوده شده است؟

در نهایت ما همگی در این مورد باهم هستیم .من آرزو می کنم که بتوانیم از ایرانی ها یاد بگیریم، که بی اندازه با کمبود امکانات پزشکی برای مقابله با ویروس کرونا در رنج و عذاب هستند ، اما هنوز هم با انهمه مشکل هوای اطرافیان خود را دارند و از آنها مراقبت می کنند .

ویروس کرونا تفاوتی بین فقیر و غنی قائل نمی شود ، نژاد یا عقیده خاصی را بر نمی تابد و به جغرافیا وابسته نیست.در این سیستم مدرنی که خودمان آنرا خلق کرده ایم ، تنها می توانیم به خودمان اتکا کنیم ، انهم توسط مراقبت از همدیگر ، شاید بتوانیم در این طوفان جو ملایم تری را خلق کنیم . و آنطور که من میبینم، تنها راه زنده ماندن و بقا در مقابل این ویروس باهم بودن است .

یادداشتی از نویسنده (جنیفر گرین) : همراه با تشکر از مرضیه . م برای راهنمایی ها و منابعی که در اختیار من قرار داده است.

ترجمه اختصاصی از نسرا کردستان از یادداشت وب سایت میدیوم